از چه کسی باید پرسید

مطالب وبلاگ را چگونه ارزیابی می کنید؟

آمار مطالب

کل مطالب : 237
کل نظرات : 29

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 4

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 2
باردید دیروز : 2
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 22
بازدید سال : 1937
بازدید کلی : 83991

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان صاحبدلان و آدرس sahebdelan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 22
بازدید کل : 83991
تعداد مطالب : 237
تعداد نظرات : 29
تعداد آنلاین : 1



تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : چهار شنبه 24 فروردين 1390
نظرات

وقتی خداوند از روح پاک خود به کالبد بی جان ادم دمید، با دمیدنش تمام صفات

 زیبایش را هم به ما انسانها که اشرف مخلوقات هستیم هدیه کرد درمیان ان همه

صفات خداوندی عشق والا ترین و مهمترین و با ارزشترین ارمغانی بود که خداوند عالم

 به ما بنده گانش ارزانی کرد و ادم بنی بشر را جانشین خود ساخت.

وما انسانها همه ذاتا دارای عشق(همان پرستش ذات احدیت) هستیم اما بطور

ناخواسته و ندانسته از عشق این رحمت الهی غافل شده ایم و عشق خود را بطور

غلط به چیزهای اطراف وعقاید پوچ خود که بی روح و زایدند سوق داده و ظاهرا وسیله

 ی راحتی و ارامش ما هستند، سپرده و عشق پاک و مقدسمان را در میان میله

 های سرد وآهنینی که زندان قلب و مغز و روحمان ساخته ودر حبس کرده ایم و این

 بی رحمی نسبت به خودمان را روز بروز افزایش می دهیم و عالم بشریت همگان در

 اتش جهل و نادانی و کبر و خودخواهی بطور یکسان می سوزد و جالبتر این است که

همه از این ظلم و بی عدالتی در مورد خود اگاهیم باز به بی مهریهای خود نسبت به

یکدیگر اسرا می ورزیم واز کرده های خود دفاع می کنیم اگر غیر از این بود که در

جهان این همه فقر و فحشاو شکنجه و کشت وکشتار وتبعیض نژادیی نبود و همگان

 به اصلیت خود که یکتا پرستی و عاشق شدن به معبود بود باز می گشتیم و همگان

 در صلح و ارامش و امنیت به زندگی در کنار هم ادمه می دادیم و این همه با عشق

بیگانه و دور نبودیم ومجبور نبودیم قصه ی عشق را شبانگاهان به گوش فرزندانمان

زمزمه کنیم تا یادش را در ذهن فرزندانمان به صورت تئوری هک کنیم، بلکه عشق را به

 یکدیگر پیشکش می کردیم و اینطور در عطش عشق به دریای خشکیده ی دلهایمان

قایق ناامیدی را روانه نمی کردیم و برای اسوده شدن از وجود هم به اسایشگاه ها و

 سالمندان و غیره و غیره پناه نمی بردیم و به دنبال عشق در خرابه های دل به اینسو

 و انسو سرگردان و حیران نبودیم بلکه قلبی سرشار از عشق و محبتی را به هم

نوعانمان هدیه می کردیم و همگان به یک جهت یعنی خدا پرستی گام بر می

داشتیم و خدای عشق را ستایش می کردیم و برای خود بهشت برینی را می ساختیم .

بدون عشق تمام برنامه های نظام بشریت به نابودی و نیستی و فنا کشیده خواهد

شد و دنیا و اخرت همه ما انسانها به جهنمی سوزان تبدیل خواهد شد.

دوش وقت سحر از غصه نجاتم داداند واندران ظلمت شب اب حیاتم دادند

بی خود از شعشعه ی پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند

چه مبارک سحری بودو چه فرخنده شبی ان شب قدر که این تازه براتم دادند

بعد ازین روی من و اینه ی وصف جمال که در انجا خبر از جلوه ی ذاتم دادند

من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب مستحق بودم و اینها به ذکاتم دادند

هاتف ان روز به من مژده ی این دولت داد که بدان جور وجفا صبر و ثباتم دادند

این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد اجر صبریست کز ان شاخ نباتم دادند

همت حافظ و انفاس سحر خیزان بود که ز بند غم ایام نجاتم دادند

برگرفته از ایران عشق


تعداد بازدید از این مطلب: 135
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








عشق را در زندگی فریاد می زنیم اما افسوس... که در هیاهوی بی رنگ عاطفه ها گاهی قلب را در گرو اندکی محبت می گذاریم و اینگونه قلب را بدون دریافت چیزی از دست می دهیم و ما هم می شویم یک بی عاطفه...


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود